"نایلون"

"نایلون" (Nylon)

نخستین الیافی كه ساخته‌ دست بشر بوده، نایلون است. نايلون، پليمري است كه در سال 1935 توسط والاس كاروترز (Wallace Carothers) متخصص شيمي آلي كمپاني دوپونت (DuPont) كه يكي از بزرگترين توليدكننده‌‌هاي مواد شيميايي در آمريكا و جهان است، ساخته شد. كاروترز هفت سال بر روي اين پروژه كار كرد تا در نهايت موفق شد در سال 1938 اولين محصول نايلوني را كه مسواكي با الياف نايلون بود، توليد كند. بدین ترتیب خبر پیدایش نایلون در جهان در سال 1938 پخش شد. سپس مشهورترين محصول نايلوني كه همان جوراب نايلون زنانه است، در 5 مي1940 به بازار عرضه شد. نایلون را در جریان یك رشته آزمایش‌ها، به‌طور ناگهانی به دست آوردند. به گفته‌ دیگر، دانشمندان در جستجوی این راز بودند كه چرا و چگونه برخی از مولكول‌ها به هم پیوند می‌خورند و مولكول‌های درشتی، مانند مولكول‌های كائوچو و پنبه را  به وجود می‌آورند. برای كشف این راز، آزمایش‌هایی انجام گرفت و روزی ضمن یكی از این آزمایش‌ها ناگهان ماده‌ای تهیه شد كه مانند شكلات، كش می‌آمد. وقتی كه آن را سرد كردند، دیدند كه باز بیشتر و  بهـتر كش می‌آید. بر اثر این كشـف، شیمی‌دانان به این فكر افتادند كه آیا می‌توان از همین ماده نوظهور، الیافی برای پوشـاك تهیه كرد. با داشتن چنین هدفی، كاوش‌های خود را دنبال كردند و پس از هشت سال كار پیگیر، توانستند الیاف جدیدی به نام نایلون به جهان عرضه كنند.

 براي تبليغ نايلون آن را به استحكام فولاد و به خوبي و لطافت تار عنكبوت تعبير كردند. امروزه نايلون در شمار عظيمي از محصولات همچون چتر نجات، لاستيك ماشين، چادر، طناب و بسيـاري ابزار نظامي استفاده مي‌شود. با وجود اين ما همچنان به جوراب نايلون زنانه مي‌گوييم جوراب نايلونی. براساس تاريخچه توليد نايلون مي‌بينيم كه ساخت نايلون به همان اندازه مشكل بوده، كه پيدا كردن نامي براي آن.

برخی معتقدند عاملي كه موجب شد دوپونت سعي كند اين الياف جديد را توليد كند، قيمت بالاي ابريشم آسيايي بود كه عمدتاً از ژاپن وارد مي‌شد. در دهه 1930 ارتباط بين آمريكا و ژاپن آميزه‌اي از نفرت بود. ابتدا ژاپني‌ها توسط ساكنين آمريكا به عنوان مردماني مؤدب و درستكار پذيرفته شدند، اما به تدريج از اين مردمان سخت‌كوش، موفق و هميشه ساكت، احساس نفرت كردند.

در اين اوان، ژاپني‌ها قيمت ابريشم خود را به شدت بالا بردند و يكي از بزرگ‌ترين مشتريان اين ابريشم، ارتش آمريكا بود. بنابراين ساخت نايلون، دستاورد بزرگي براي آمريكایي‌ها محسوب مي‌شد، به طوري كه برخي آن را يك جنگ شيميايي ناميدند. در طول جنگ جهاني دوم، نايلون، جايگزين ابريشم آسيايي شد و اين ضربه‌اي به ژاپن بود كه بازار ابريشم خود را از دست داد.

نایلون از چهار عنصر به دست می‌آید: كربن، هیدروژن، نیتروژن و اكسیژن. البته تمام این عناصر در طبیعت یافت می‌شوند. كربن را از زغال سنگ، نیتروژن و اكسیژن را از هوا، و هیدروژن را هم از آب می‌گیرند. امروزه برای تولید نایلون، عناصر فوق را از گاز طبیعی، نفت خام، چوب ذرت و پوسته جو تهیه می‌كنند.

برای پدید آوردن نایلون، اساس كار این است كه دو مولكول مختلف را به هم قلاب می‌كنند تا از آن مولكول درشتی حاصل شود. از قلاب شدن این دو مولكول، ماده‌ای به نام نمك نایلون به دست می‌آید. نمك نایلون را در دیگ‌های بخار بسیار قوی حرارت می‌دهند. مولكول‌ها بر اثر پیوستن به هم، زنجیره‌ای را پدید می‌آورند كه بسپار (پلیمر) خوانده می‌شود. آنگاه چون بسپار را حرارت می‌دهند، به صورت مایع غلیظی در می‌آید. سپس این مایع را از صفحه مشبكی كه سوراخ‌های فراوان و بسیار ریزی دارد، عبور می‌دهند. مایع غلیظ از این سوراخ‌ها به صورت الیاف، خارج و سپس سرد می‌گردد. با تابیدن چند رشته از آن‌ها، یك نخ نایلون پدید می‌آید. پس از تمام این مراحل، نخ نایلون را آن قدر می‌كِشند تا طولش به سه یا چهار برابر طولی كه هم اكنون دارد، برسد. بدین‌گونه نخِ محكم و كش‌داری به نام نایلون فراهم می‌شود.

خواص و کاربردهای نایلون

بیشترین کاربرد نایلون‌ها در تهیه الیاف پارچه و صنایع نساجی است، البته در تهیه قطعات صنعتی نیز کاربرد دارند. نایلون‌ها قدرت مکانیکی خوبی دارند و به این علت در این صنایع استفاده می‌شوند. این پلیمرها، نقطه ذوب بالایی دارند. چون در بین زنجیرهای پلیمر، پیوند هیدروژنی ایجاد شده است. این پلیمرها کمتر در حلال‌ها حل می‌شوند، اما قابل انحلال در اسید فرمیک و پلی آمیدها هستند.

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "مواد و روش‌های تولید" ، "مواد و روش‌های ساخت" ، "نایلون" ، "کاربرد نایلون"

"باکلیت"

"باکلیت" (Bakelit)

دکتر لئو بیکلند (Leo Henricus Arthur Baekeland)، یک شیمیدان و محقق بلژیکی بود که بر روی پیدا کردن جانشینی برای لاک شیشه‌ای و روغن جلا (Varnish) کار می‌کرد. در ژوئن 1907، وقتی که وی مشغول کار کردن، مطالعه و تحقیق بر روی واکنش شیمیایی میان فنل و فرمالدئید بود، یک ماده پلاستیکی را کشف کرد و نام آن را باکلیت (Bakelit) گذاشت. فنل و فرمالدئید از شرکت‌های شیمیایی به جای طبیعت تهیه می‌شدند. در نتیجه، این امر موجب شد تا تفاوت اصلی و مهمی میان باکلیت و پلاستیک‌های طبیعیِ اصلاح‌شده پدید آید. بیکلند در دفترچه یاداشت خود با کمی اصلاح، بهبود و پیشرفت نوشت که: ماده کشف شده توسط او ممکن است جانشینی برای سلولوئید و لاستیک سخت بوده باشد. در سال 1909، وی کشف خود را به واحد نیویورک انجمن شیمی آمریکا American Chemical Society‏ (ACS‏) گزارش و ارسال نمود. وی مدعی بود که توپ‌های بیلیارد ساخته شده از باکلیت، خواصی بسیار عالی دارند، چرا که خاصیت کشسانی آنها بسیار شبیه به عاج فیل بود. شرکت جنرال باکلیت در سال 1911‏ تأسیس شد.

همچنان که ذکر شد باکلیت ماده‌ای چسبناک و از خانواده فنل فرمالدئید (Phenol Formaldehyd) است. باکلیت از دهه 1920 به بعد به عنوان ماده‌ای ایده‌ال برای فرم بیرونی (پوسته) محصولات زیادی نظیر تلفن، رادیو، فرمان اتومبیل، کلید و پریزهای برق و ... بود. باکلیت، آلترناتیو مناسبی برای جایگزین شدن موادی چون چوب، عاج و ... که در طراحی محصولات در آن زمان به‌کار می‌رفتند و باعث گرانی محصول می‌شدند، بود.

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "مواد و روش‌های تولید" ، "مواد و روش‌های ساخت" ، "باکلیت" ، "کاربرد باکلیت"

"رزین پلی استر"

"رزین پلی استر" Polyester Resin

رزین پلی استر ماده‌ای است که در مجسمه‌سازی و کارهای صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. رزین پلی استر در ابتدا به شکل مایعی است به غلظت مربا، ولی وقتی با هاردنر مخلوط می‌گردد، پس از مدتی حرارت آن بالا می‌رود و به حالت ژله در می‌آید و سپس سخت و محکم می‌گردد. (در فارسی واژه "پلی استر" را که در اصل نام نوعی الیاف است، به جای رزین پلی استر هم به کار می‌برند.)

نکاتی در مورد کار با رزین پلی‌استر

  • به هنگام سفت شدن پلی استر، مولکول‌ها به هم نزدیک شده و مقداری از محلول نیز تبخیر می‌گردد. در نتیجه، حجم پلی استر بعد از بستن، اندکی کاهش می‌یابد.
  • پلی استر سخت‌شده را دیگر نمی‌توان به حالت مایع برگرداند (Thermosetting plastic)
  • مناسب‌ترین درجه برای کار با پلی استر، حرارت بیست درجه می‌باشد.
  • پلی استر مایع، بوی زننده‌ای دارد و اگر روزانه با مقدار پنج کیلوگرم از آن کار شود، بی‌ضرر است، ولی بیش‌تر از این مقدار را باید در اتاقی که تهویه می‌شود، انجام داد.
  • رزین پلی استر به بعضی اجسام مثل چوب می‌چسبد. بنابر این باید داخل قالب را صاف بگیریم و از جداکننده‌ها در داخل آن استفاده کنیم. می‌توانیم از پارافین و یا فیلم استفاده کنیم. فیلم، مایعی است که با قلم‌مو بر سطح قالب زده می‌شود و پس از خشک شدن، یک لایه نایلون‌مانند نازک ایجاد می‌کند.
  • رزین پلی استر باید در جای خنک و تاریک نگهداری شود. عمر رزین در صورتی که مرغوب باشد، به دوازده ماه می‌رسد.
  • پلی استر بعد از بستن، محکم و غیرسمی می‌گردد و غیرمتخلخل است. می‌توان آن را سوهان زد و یا با مته سوراخ نمود.
  • می‌توان انواع رنگ‌های پودری را با رزین پلی استر مخلوط نمود تا به صورت رنگین درآید.
  • رزین پلی استر در مقابل نور تغییر رنگ نمی‌دهد.
  • هاردنرهای مورد استفاده در پلی استر، به دو صورت مایع و خمیری وجود دارند. کار کردن با نوع خمیری ساده‌تر است. هاردنر مایع به رنگ آب است و بوی تندی دارد.

میزان هاردنر در رزین پلی استر

با کم و زیاد کردن هاردنر، می‌توان زمان سفت شدن را تنظیم نمود. قانون کلی میزان هاردنر در رزین پلی استرهای شفاف، 2 درصد است. رزین پلی استر در لایه‌های نازک به کندی سفت می‌شود و قسمت بالای آن به حالت چسبنده باقی می‌ماند. در این موارد، باید مقدار هاردنر را به 4 درصد رساند. اگر ضخامت پلی استر زیاد باشد، احتمال ترک‌خوردگی پیش می‌آید که در این مورد، باید میزان هاردنر را یک درصد انتخاب نمود. وقتی که قالب، پلاستیکی و نسبت به حرارت حساس است نیز باید میزان هاردنر را کاهش داد. اگر مقدار هاردنر از 4 درصد تجاوز کند، باعث می‌شود پلی استر خیلی ترد و شکننده شود. برای این که پلی استر حالت قابل انعطافی داشته باشد، باید میزان هاردنر را یک درصد گرفت.

ماده شتاب‌دهنده (کاتالیزور) در رزین پلی استر

ماده شتاب‌دهنده، مایعی به رنگ بنفش و از ترکیبات کبالت است. مقدار ماده شتاب‌دهنده در رنگ و زمان بستن پلی استر تأثیر می‌گذارد. بسیاری از شتاب‌دهنده‌ها زمان سفت شدن را به جلو می‌اندازند و باعث می‌شوند پلی استر میل به زردی یا قرمزی پیدا کند. ماده شتاب‌دهنده در ایجاد حرارت به هنگام بستن نیز تأثیر می‌گذارد. وقتی ماده شتاب‌دهنده بیشتر باشد، به دلیل تسریع عمل پلیمریزاسیون، حرارت بیشتری تولید می‌گردد. برای آماده کردن پلی استر، اول ماده شتاب‌دهنده را در آن می‌ریزیم و خوب به هم می‌زنیم و سپس ماده هاردنر را به آن می‌افزاییم.

زمان بستن پلی استر

زمان بستن پلی استر به مقدار ماده شتاب‌دهنده و مقدار ماده هاردنر و دمای هوای اتاق بستگی دارد. زمان بستن پلی استر شفاف، طولانی‌تر از زمان بستن پلی استر غیرشفاف است.

درجه حرارت پایین در اتاق باعث می‌شود عمل بستن به تعویق بیفتد. اگر درجه حرارت اتاق زیر 15 درجه سانتی‌گراد باشد، در پلی استر شفاف عمل سفت شدن صورت نمی‌گیرد. در این صورت گفته می‌شود که پلی استر منجمد شده است. ولی پلی استر غیرشفاف در حرارت بالای 12 درجه می‌تواند سفت شود.

لایه‌های نازک پلی استر برای سفت شدن، به مدت زمان طولانی‌تری نیاز دارند.

پلی استر بعد از بستن، تا چندین روز به سخت شدن ادامه می‌دهد. بنابراین باید برای صافکاری آن، بعد از چند روز که از قالب بیرون آمد، اقدام نمود.

مدت بستن پلی استر را می‌توان با قرار دادن آن در فر آشپزخانه، در حرارت 50 تا 80 درجه، به نیم ساعت رساند.

میزان انقباض پلی استر

پلی استرهای مختلف، معمولاً بین 3 تا 5 درصد حجم خود را در طی زمان انعقاد از دست می‌دهند. این خاصیت دارای مزایا و مضراتی است. مزیت آن در این است که به علت کوچک شدن، از قالب ساده‌تر بیرون می‌آید. ضرر آن در این است که اگر یک لایه از آن را روی لایه دیگری که منعقد‌شده بریزیم، به علت این‌که لایه قبلی به علت انقباض با دیواره قالب فاصله پیدا کرده است، به داخل آن فاصله راه پیدا می‌کند و حجم زائدی را به وجود می‌آورد که بعداً باید تراشیده شود.

رنگ کردن مجسمه‌ها و احجام پلی استری

می‌توان پودر رنگ را با پلی استر مخلوط نمود و خوب به هم زد و سپس کبالت را به آن اضافه کرد. پس از انجام مراحل بعدی و انعقاد مجسمه، وقتی آن را از داخل قالب بیرون بیاوریم، رنگی یکدست خواهیم داشت.

مجسمه‌های پلی استری را همچنین می‌توان با جوهر رنگ‌آمیزی کرد. به این ترتیب که با جوهر رنگ مقداری استون یا تینر فوری مخلوط می‌کنیم و با قلم‌مو آن را به روی مجسمه پلی استری می‌کشیم.

یکی دیگر از رنگ‌های مورد استفاده برای پلی استر، رنگ‌های آلکید می‌باشند.

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "مواد و روش‌های تولید" ، "مواد و روش‌های ساخت" ، "پلی استر" ، "رزین پلی استر"

 منبع: نقش برجسته و قالب‌گیری، ترجمه و تألیف عربعلی شروه، انتشارات بهار (1365)

"ریخته‌گری"

"ریخته‌گری تحت فشار" (Die Casting)

ریخته‌گری تحت فشار، نوعی ریخته‌گری فلز است که در آن مواد مذاب، تحت فشار به داخل قالب تزریق می‌شود. این سیستم بر خلاف سیستم‌هایی که مذاب تحت نیروی وزن خود به داخل قالب می‌رود، دارای قابلیت تولید قطعات محکم و بدون مک (حفره‌های درونی) می‌باشد. دایکاست سریع‌ترین راه تولید یک محصول از فلز است و امکان تولید قطعات با استحکام بالا را فراهم می‌کند.

مزایای ریخته‌گری تحت فشار

  • تولید انبوه و با صرفه
  • تولید قطعه مرغوب با سطح مقطع نازک
  • تولید قطعات پیچیده
  • قطعات تولید شده در این سیستم از پرداخت خوبی برخوردار هستند
  • قطعات تولید شده، استحکام خوبی دارند.
  • این روش، در زمان کوتاه، تولید زیاد را امکان‌پذیر می‌کند.
  • امکان تولید قطعات به صورت سری در این روش وجود دارد.

معایب ریخته‌گری تحت فشار

  • هزینه بالا
  • محدودیت وزن قطعات
  • در این روش، از فلزاتی که نقطه ذوب آنها در حدود آلیاژ مس می‌باشد، می‌توان استفاده نمود و برای فلزاتی با نقطه ذوب بالا مثل فولاد، چدن و غیره به هیچ عنوان کارایی ندارد.

ماشین‌های دایکاست

این ماشین‌ها دو نوع کلی دارند:

1-     ماشین‌های با محفظه تزریق سرد: Cold Chamber

در این نوع، سیلندر تزریق خارج از مذاب بوده و فلزاتی مانند آلومینیوم (AL) و مس (Cu) و منیزیوم (Mg) تزریق می‌شود و مواد مذاب توسط دست به داخل سیلندر تزریق منتقل می‌شود.

2- ماشین‌های با محفظه تزریق گرم: Hot Chamber

در این نوع، سیلند تزریق داخل مذاب و کوره بوده و فلزاتی مانند سرب خشک و روی تزریق شده و مذاب به صورت اتوماتیک تزریق می‌شود.

بسته نگه داشتن قالب (قفل قالب DIE LOCK)

فشارهایی که در ریخته‌گری تحت فشار در فلز مذاب به وجود می‌آید، مستلزم داشتن تجهیزات ویژه جهت بسته نگه داشتن قالب می‌باشد تا از فشاری که برای باز کردن قالب در طی تزریق به وجود می‌آید و باعث پاشیده شدن فلز از سطح جداکننده قالب می‌شود، اجتناب شده و تلرانس‌های اندازه قطعه ریختگی تضمین گردد. قالب‌های دایکاست به صورت دو تکه ساخته می‌شوند: یک نیمه قالب به کفشک ثابت (طرف تزریق) و نیمه دیگر به کفشک متحرک (طرف بیرون‌انداز) بسته می‌شود. قسمت متحرک قالب به‌وسیله ماشین، روی خط مستقیم به جلو و عقب می‌رود و به این ترتیب قالب دایکاست باز و بسته می‌شود. بسته نگه داشتن هر دو نیمه قالب طی تزریق، بسته به طراحی ماشین ریخته‌گری تحت فشار با روش‌های مختلف صورت می‌گیرد. یک روش، اتصال با نیرو است که از طریق اعمال یک نیروی هیدرولیکی بر کفشک متحرک به وجود می‌آید. روش دیگر اتصال با فرم به کمک قفل و بندهای مکانیکی صورت می‌گیرد. این قفل و بندها فقط با یک نیروی کوچک پیش تنش کار می‌کنند. در هر دو مورد یک بسته نگهدارنده ایجاد می‌گردد که با نیروی به‌وجود آمده باز‌کننده در قالب دایکاست مقابله می‌کند. نیروی بازکننده، نتیجه فشار تزریق است که هنگام پر کردن قالب ایجاد می‌گردد.

قالب‌های دایکاست

قالب دایکاست عبارت است از یک قالب دائمی فلزی بر روی یک ماشین ریخته‌گری تحت فشار که برای تولید قطعات ریختگی تحت فشار به کار می‌رود. هدایت کردن فلز مذاب به درون حفره قالب توسط کانال‌هایی انجام می‌گیرد که به آن سیستم مدخل تزریق (راهگاه- گلویی) گفته می‌شود. هر قالب دایکاست از دو قسمت تشکیل شده است تا بتوان قطعه را بعد از انجماد از حفره قالب بیرون آورد. اجزاء قالب دایکاست که با فلز ریختگی مذاب در تماس هستند، از فولاد گرم کار و یا از آلیاژهای مخصوص نسوز و مقاوم در برابر تغییر دما ساخته می‌شود.

برخی از قطعاتی که به روش دایکاست تولید می‌شوند عبارتند از: کاربراتورها، موتورها، قطعات ماشین‌های اداری، قطعات لوازم کار، ابزارهای دستی و اسباب‌بازی‌ها. وزن اکثر قطعات ریختگی این فرآیند از کمتر از 90 گرم تا حدود 25 کیلوگرم تغییر می‌کند.

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "ریخته‌گری" ، "ریخته‌گری تحت فشار" ، "دایکاست" ، "دایکاستینگ" ، "مواد و روش‌های تولید" ، "مواد و روش‌های ساخت"

"اصول ریخته‌گری فلزات"

"روش‌های ریخته‌گری"

فرآیند ریخته‌گری با تولید قالب آغاز می‌شود که شکل قالب، قرینه و معکوس قطعه‌ای است که ما نیاز داریم. قالب از مواد نسوز مانند ماسه تهیه می‌شود. فلز بر روی یک اجاق حرارت داده می‌شود تا ذوب شود. سپس فلز مذاب در گودی قالب که شکل قطعه مورد نظر است، ریخته می‌شود و تا زمان جامد شدن، خنک می‌گردد. نهایتاً قطعه فلزی شکل‌گرفته، از قالب جدا می‌شود.

تعداد زیادی از سازه‌های فلزی که هر روز با آنها سروکار داریم به روش ریخته‌گری تولید شده‌اند. علل گستردگی کاربرد ریخته‌گری عبارت است از:

  1. به روش ریخته‌گری می‌توان قطعاتی را تولید کرد که هندسه بسیار پیچیده‌ای دارند و یا دارای حفره‌های درونی هستند.
  2. برای تولید قطعات بسیار کوچک و همچنین قطعات بسیار بزرگ از چندصد گرم تا چندین هزار کیلوگرم می‌توان از این روش استفاده کرد.
  3. این روش از نظر اقتصادی بسیار مقرون به صرفه است و هدررفتگی کمی دارد. فلزات اضافی در هر بار ریخته‌گری، دوباره ذوب شده و استفاده می‌شوند.
  4. فلز ریخته‌گری‌شده ایزوتروپیک است، یعنی در تمام جهات، دارای خواص فیزیکی و مکانیکی یکسانی است.

مثال‌های پرکاربرد

دستگیره‌های در، قفل‌ها، پوشش یا بدنه موتورها، پمپ‌ها، چرخ بسیاری از اتوموبیل‌ها و غیره. همچنین از روش ریخته‌گری به‌طور گسترده‌ای در صنایع اسباب بازی استفاده می‌گردد.

 خلاصه‌ای از انواع روش‌های ریخته‌گری، به همراه مزایا و معایب آنها و مثال‌هایی در این زمینه در جدول تصویر زیر آورده شده است.

 ریخته‌گری با ماسه

در ریخته‌گری ماسه‌ای از ماسه طبیعی یا ماسه ترکیبی (ماسه دریاچه) استفاده می‌شود، که دارای یک ماده نسوز به نام سیلیکا (Sio2) می‌باشد. دانه‌های شن باید به‌قدر کافی کوچک باشند که بتوان آنها را متراکم کرد و در عین حال، باید آنقدر درشت باشند تا گازهای تشکیل شده در هنگام ریخته‌گری از بین منافذ آنها خارج شود. در قالب‌های بزرگ‌تر، از ماسه سبز استفاده می‌کنند (ترکیبی از ماسه، خاک رس و مقداری آب). ماسه را می‌توان مجدداً مورد استفاده قرار داد. همچنین زائده‌ها و فلزات اضافی بریده شده، مجدداً استفاده می‌گردند.

قالب‌های ماسه‌ای دارای قسمت‌های زیر می‌باشند:

  1. قالب از دو قسمت اصلی تشکیل شده است. درجه بالایی cope و درجه پایینی drag نامیده می‌شوند.
  2. مذاب در فضای بین دو درجه که حفره قالب نام دارد، جای می‌گیرد. هندسه طرح توسط یک قطعه چوبی که الگو نام دارد، ایجاد می‌شود. شکل طرح، تقریباً شبیه به قطعه‌ای است که ما نیاز داریم.
  3. حفره قیفی شکل: بالای این قیف، ظرف مذاب‌ریزی قرار دارد و به قسمت لوله‌مانند قیف sprue گفته می‌شود. فلز مذاب در داخل ظرف مذاب‌ریزی ریخته شده و از طریق spure به سمت پایین جاری می‌شود.
  4. راهگاه‌ها، کانل‌هایی عمودی و توخالی هستند که حفره قالب را به سطح آن متصل می‌کنند. منطقه‌ای که این راهگاه‌ها به حفره قالب می‌رسند، دروازه (gate) نام دارد.
  5. چندین حفره دیگر نیز درون قالب تعبیه می‌شوند که با سطح آن در تماسند. اضافه مذابی که درون قالب ریخته می‌شود، به داخل این حفره ها که لوله های تغذیه نام دارند، جاری می‌گردد. این لوله‌ها مانند مخازن ذخیره مذاب عمل می‌کنند. همینطور که مذاب در داخل حفره قالب در حال جامد شدن است، حجم آن کم می‌شود. برای جلوگیری از ایجاد حفره در داخل قطعه، مذاب جبران‌کننده از داخل این لوله‌ها به قالب وارد می‌شود.
  6. منافذ هوا: لوله‌های باریکی هستند که حفره قالب را به فضای بیرون متصل می‌کنند و به گازها و هوای داخل قالب اجازه می‌دهند که از قالب خارج شوند.
  7. ماهیچه‌ها: بسیاری از قطعات ریخته‌گری دارای سوراخ‌های داخلی هستند (فضاهای خالی) یا برخی حفره‌های موجود در ساختار آنها از هیچ کجای قالب قابل دسترسی نیستند. این سطوح درونی به وسیله ماهیچه‌ها ایجاد می‌گردند. ماهیچه‌ها ازطریق آمیختن ماسه با یک سری چسب‌های خاص تهیه می‌شوند. این چسب‌ها باعث می‌شوند که وقتی ماهیچه را در دست می‌گیریم، شکل خود را حفظ کند. قالب از طریق قرار دادن ماهیچه در داخل حفره درجه پایینی و قرار دادن درجه بالایی روی آن و قفل کردن دو درجه به هم، ساخته می‌شود. بعد از انجام عملیات ریخته‌گری، ماسه‌ها کنار زده می‌شوند و ماهیچه بیرون کشیده شده و معمولاً شکسته می‌شود.

ملاحظات مهم ریخته‌گری

  • برای ساختن طرح الگو روی ماسه، صنعتگران شکل مورد نظر را با دست یا به وسیله ماشین روی ماسه حک می‌کنند.
  • طرح ایجاد شده دقیقاً شبیه قطعه نیست؛ چراکه به وسیله طرح، ما تنها سطح خارجی قطعه را می‌سازیم. سطوح داخلی توسط ماهیچه‌ها ایجاد می‌شوند. باید فضای لازم را برای انقباض قطعه ریخته‌گری شده بعد از انجماد، پیش‌بینی گردد.
  • وقتی دو درجه تشکیل‌دهنده قالب را از هم جدا کنیم و طرح ایجاد شده توسط درجه پایینی و بالایی را به دو نیم تقسیم کنیم به یک برش عرضی از قطعه می‌رسیم. سطح خارجی این برش عرضی را خط جداکننده می‌نامند. اولین گام در طراحی قالب تشخیص این خط است.
  • برای جلوگیری از صدمه دیدن سطح قالب هنگام خارج کردن الگو، قطعات چوبی مربوط به لوله‌های هوا، راهگاه‌ها و غیره، باید سطوح عمودی قطعه را کمی مایل طراحی کنیم. به این شیب ملایم taper گفته می‌شود. اگر بدانیم که قطعه ما توسط ریخته‌گری ساخته خواهد شد، باید هنگام طراحی در طرح اولیه به سطوح عمودی، شیب ملایمی بدهیم.
  • ماهیچه‌ها توسط اجزایی به نام برجستگی‌های ماهیچه (core print) در جای خود نگه داشته می‌شوند. اگر طراحی طوری باشد که ساپورت کافی برای نگه داشتن ماهیچه در جای خود وجود نداشته باشد، از نگه‌دارنده‌های فلزی به نام چپلت استفاده می‌شود. چپلت‌ها در داخل قطعه نهایی جاسازی می‌شوند.
  • بعد از به دست آمدن قطعه ریخته‌گری شده، باید آن را با فشار هوا تمیز کرد.
  • نهایتاً فلزات اضافی کنار دروازه‌ها، لوله‌های تغذیه و منافذ هوا باید بریده شوند. سطوح مهم باید ماشینکاری شوند تا سطحی پرداخت شده و دقیق حاصل گردد.

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "ریخته‌گری" ، "طراحی قالب"

"پلی پروپیلن"

"پلی پروپیلن و کاربرد آن در طراحی صنعتی"

در بحث شناسایی و کاربرد پلیمرها در طراحی صنعتی، پلاستیک پلی پروپیلن (Polypropylene) که به اختصار PP نامیده می‌شود، به‌عنوان یکی از قابل‌توجه‌ترین مواد محسوب می‌شود که علاوه بر کاربرد وسیع در طراحی محصول، در زمینه تولید بسته‌بندی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پلی پروپیلن از خانواده پلاستیک‌های ترموپلاست یا گرمانرم است. بدین مفهوم که با دریافت گرما، نرم‌تر می‌شود؛ بنابراین در زمان تزریق درون قالب، لازم است که بدنه قالب توسط المنت‌های حرارتی گرم گردد تا مذاب، جریان یابد و سپس با عبور سیال خنک‌کننده در بدنه قالب، بدنه تزریق شده، سخت گردد و در نهایت از قالب جدا گردد. این پلاستیک، به صورت معمول، توانایی تحمل حرارت تا 110 درجه سانتیگراد را دارد.

از جمله شاخصه‌هایی که به شناسایی این پلیمر در بین سایر نمونه‌ها کمک می‌کند، عدم خراش‌پذیری سطح آن با ناخن و نیز مقاومت آن در برابر خرد شدن است، هر چند در اثر وارد شدن نیروی بیش از حد تحمل خمش، سفیدک می‌زند.

از ویژگی‌های کلی پلاستیک پلی پروپیلن، می‌توان موارد زیر را برشمرد:

  • مقاومت بالا در برابر اسیدها، بازها و چربی‌ها
  • قیمت مناسب
  • سهولت قالب‌سازی برای تولید به شیوه تزریق و سیالیت قابل قبول در قالب
  • قابلیت مخلوط شدن با پرکننده‌هایی همچون خاک اره و ایجاد کامپوزیت
  • غیرسمی بودن نسبی و مناسب بودن برای ساخت اسباب بازی و لوازم مربوط به کودکان
  • در دسترس بودن و غیراستراتژیک بودن محصول
  • تولید ماده اولیه توسط کارخانجات داخلی
  • رنگ‌پذیری عالی توسط مستربچ‌های مختلف
  • قابلیت جوش حرارتی
  • قابلیت بازیافت
  • قابلیت تلفیق با هسته و بوش‌های فلزی در زمان تزریق

پلی پروپیلن معمولاً به یکی از صورت‌های زیر در طراحی صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد:

الف- ساختاری و غیرشفاف (به صورت مات یا براق)

ب- ساختاری و نیمه‌شفاف (معمولاً به رنگ خاکستری و غیربراق)

ج- فیلم BOPP

د- فیلم OPP یا CPP

پلی پروپیلن، علاوه بر حالت گرانول و ورق، به صورت فیلم نیز قابل استفاده است. فیلم، به طور کلی، عبارت است از لایه‌ای بسیار نازک از سیال و یا جامد، مثلاً فیلم روغن بین ساچمه‌های بلبرینگ و یا فیلم استات سلولز جهت ثبت و بازپخش تصاویر سینمایی؛ و منظور از فیلم پلی پروپیلن، لایه نازکی از آن است که حالت جامد داشته باشد. فیلم پلی پروپیلن به دو صورت کلی BOPP و OPP یا CPP تولید می‌شود.

نوع اول که با عنوان BOPP یا Biaxial Oriented Polypropylene نامیده می‌شود، به مفهوم آن است که در زمان تولید، علاوه بر اکسترود شدن لایه به صورت آبشاری، از طرفین نیز کشیده شده است که نسبت به نوع دوم یعنی OPP یا CPP از ثبات ابعادی و حرارتی بیشتری در زمان چاپ و بسته‌بندی برخوردار است. کاربرد عمده فیلم‌های پلی پروپیلن در تولید بسته‌بندی‌های انعطاف‌پذیر (Flexible Packaging) مانند بسته‌بندی چیپس، اسنک، بیسکویت، بستنی، ماکارونی و مانند آن می‌باشد که به صورت‌های مختلف لمینیت شده، تک لایه، متالایز شده و غیره قابل استفاده‌اند.

بهترین و کاربردی‌ترین راه شناسایی این پلاستیک در میان سایر نمونه‌ها، به خاطر سپردن ویژگی‌های بصری، صوتی و بساوایی نمونه‌ای از محصول ساخته شده با این ماده است که بدین منظور، لیستی از محصولات ساخته شده با پلی پروپیلن در زیر آورده شده است:

  • قطعات مدولار ساخت و ساز اسباب بازی با نام تجاری Lego
  • درپوش‌های رزوه‌دار ظروف پلاستیکی دهانه گشاد دارویی و بهداشتی که بدنه آنها از پلی اتیلن (HDPE) است
  • بدنه ماژیک
  • درپوش خودکار
  • درپوش بسته‌بندی‌های تتراپک
  • درپوش بطری‌هایی مانند بطری آب معدنی که جنس بدنه این بطری ها از PET (پلی اتیلن تری فتالات) است
  • بدنه باتری خودرو
  • لایه‌های اکسترود شده با نام تجاری کارتن پلاست
  • و جعبه‌های استوانه‌ای شکل بسته‌بندی سی‌دی

برگرفته از سايت طراحي صنعتي ايراني، نوشته: اردشير حكيمي

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "پلی پروپیلن" ، "پلاستیک‌ها" ، "کاربرد پلی پروپیلن"

"استفاده از ریحان در بسته‌بندی"

"استفاده از ریحان در بسته‌بندی"

استفاده از ريحان در بسته‌بندي مواد غذايي

دانشمندان اسپانیایی موفق شده‌اند با استفاده از سبزی ریحان، نوعی ورقه نازك پلاستیكی برای بسته‌بندی گوشت، پنیر و دیگر مواد غذایی تولید كنند. مواد ضد باكتریایی ریحان برای مقابله با آلودگی مواد غذایی مفید بوده و تاریخ مصرف مواد غذایی را طولانی‌تر می‌كند. محققان اسپانیایی با یك اقدام ابتكاری، پلیمرهای تازه‌ای تولید كرده‌اند كه مولكول‌های آنها از تركیب مولكول‌های سبزی ریحان و مولكول‌های مواد شیمیایی پلاستیكی درست شده است. زمانی كه از این ورقه‌ها برای بسته‌بندی مواد غذایی استفاده می‌شود، ذرات آب درون ماده غذایی، مولكول‌های ضد باكتری ریحان را به خود جذب می‌كند و موجب می‌شود ماده غذایی از وجود باكتری ها عاری شود. محققان برای آنكه مولكول‌های ریحان فقط به درون ماده غذایی نفوذ كند و در فضای آزاد بیرون بسته ‌ندی پراكنده نشود، سطح بیرونی ورقه پلاستیكی را با لایه نفوذ ناپذیرتری پوشش داده‌اند كه از فرار مولكول‌های ریحان جلوگیری به عمل می‌آورد.

استفاده از خاصیت میكرب‌كش سبزیجات برای تولید بسته‌بندی‌ها و پوشش ‌ای مواد غذایی در برخی دیگر از كشورهای پیشرفته نظیر ژاپن، سابقه داشته است. در ژاپن از ترب كوهی برای تولید ورقه‌ای بسته‌بندی استفاده می‌شود، اما مصرف‌كنندگان از این امر ناراضی بوده‌اند‌، زيرا طعم و بوی ترب كوهی از پوشش پلاستیكی به درون مواد غذایی سرایت می‌كند و طعم این مواد را تغییر می‌دهد.

در پوشش تولید شده به وسیله محققان اسپانیایی از تعداد كمتری مولكول‌های ریحان استفاده شده و از این گذشته مولكول‌های ریحان برخلاف مولكول‌های ترب كوهی، موجب جذب آب موجود در مواد غذایی نشده و طعم غذاها را تغییر نمی‌دهد.

"آشنايي با پلاستيك‌ها"

"پلاستيك‌ها"

پلاستیک‌ها امروزه کاربرد فراوانی در زندگی انسان پیدا کرده‌اند. موارد مصرف این مواد آنقدر وسیع است که بدون آنها زندگی انسان امروزی فلج می‌شود. استفاده گسترده در لوازم خانگی، از ساده‌ترین وسیله تا وسایل پیچیده، استفاده از الیاف مصنوعی به‌صورت روزافزون در صنایع نساجی و استفاده‌های فراوان دیگر، نشان از اهمیت این ماده در جهان امروزی دارد. هرچند که این ماده مفید و پرکاربرد، عوارض زیادی هم در زندگی انسان باقی گذاشته است که آلودگی محیط زیست با زباله‌های پلاستیکیِ تجزیه‌ناپذیر در طبیعت، از این جمله می‌باشد. (متأسفانه پیش‌بینی شده است که تا سال 2050 میلادی، تعدادی پلاستیک‌های موجود در اقیانوس‌ها از تعداد ماهی‌ها بیشتر شود!)

پلیمرها، پایه پلاستیک‌ها هستند. پیش از آنکه انسان بتواند پلیمرهای سنتزی را بسازد، طبیعت، پلیمرهایی مانند سلولز را ساخته بود. سلولز، جزء اصلی لیف چوب و پنبه می‌باشد. از سایر پلیمرهای طبیعی می‌توان پروتئین‌ها، کائوچو، قیر، قطران و رزین‌های طبیعی را نام برد. پلیمر یا بسپار، مولکول بسیار بزرگی است که از به‌هم پیوستن مولکول‌های کوچک که مونومر یا تکپار نامیده می‌شوند، به‌وجود می‌آید. پلیمرها بطور عمده شامل عناصر کربن، هیدروژن، گوگرد، فسفر و ... هستند و با تغییر اندازه مولکول، ویژگی‌های پلیمر هم تغییر می‌کند. نقطه ذوب، استحکام و خصوصیات فیزیکی دیگر پلیمر، تابع اندازه و ابعاد مولکول (طول زنجیر) می‌باشد.

پلاستيك‌ها تقريباً در هر شكل و فرم و حالت‌هاي گوناگونی موجود و در دسترس هستند. براي توليد اغلب اشيا و كالاهاي پلاستيكي، مواد را به گونه‌اي كه مد نظر است، به‌وسيله ماشين‌آلات، تزريق مي‌كنند يا شكل مي‌دهند. بنابراين مواد خام مورد نظر بايد به شكل و حالتي باشند كه امكان استفاده از آنها با ماشين مورد نظر وجود داشته باشد. پلاستيك‌ها معمولاً چنين قابليتي دارند، بنابراين مي‌توان آنها را به صورت گرد و پودر، ‌انواع رزين‌ها و سيالات چسبناك (صمغ)،‌ دانه‌ها و ذرات ريز، فيلم و فوم، تهيه كرد. همچنين امكان دسترسي به بعضي پلاستيك‌ها به صورت ورقه، ميله، لوله يا ديگر فرم‌هاي اكسترودشده براي ماشين‌كاري و ساخت اشيا وجود دارد.

تعيين مشخصات نوع پلاستيك‌ها بسيار دشوار است، زيرا براي ارائه رنگ مورد علاقه، اغلب آنها رنگدانه دارند و به همين دليل ظاهر آنها بسيار شبيه به يكديگر است و براي شناسايي نوع پلاستيك،‌ مطمئناً به آزمايش‌هاي فيزيكي و شيميايي نياز داريم.

خواص عمده پلاستيک ها

  1. سبک بودن
  2. عايق حرارت بودن
  3. عايق الکتريسته بودن
  4. شفاف بودن
  5. رنگ‌پذیري
  6. مقاومت در برابر شرايط جوي
  7. مقاومت در برابر حلال‌هاي شيميايي
  8. بهداشتي بودن
  9. سهولت شناخت
  10. ارزان بودن
  11. سازگاري با شرایط مختلف
  12. کاربردهای متنوع

انواع پلاستيك‌ها

پلاستيك‌ها به دو گروه عمده: گرماسخت يا ترموست (Thermoset) و گرمانرم يا ترموپلاست (Thermoplast) تقسيم مي‌شوند:

پلاستيك‌هاي ترموست يا گرماسخت: پلاستيك‌هايي هستند كه با واكنش و عمليات حرارتي يا شيميايي سخت شده، به شكل دائمي در مي‌آيند و نمي‌توان آنها را مجدداً نرم كرد.

پلاستيك‌هاي ترموپلاست يا گرمانرم: موادي هستند كه در هنگام سردسازي، سخت مي‌شوند و با حرارت دادن دوباره مي‌توان آنها را مجدداً نرم و قالب‌گيري كرد.

انواع پلاستيك‌هاي ترموست يا گرماسخت:

  • رزين‌هاي اپوكسي (نام تجاري: باكليت، آرالدئيت)
  • رزين‌هاي ملامين و فرم آلدئيد (نام تجاري: ملامكس، ...)
  • اوره فرم آلدئيد (نام تجاري: بيتل، نسترويت)
  • رزين‌هاي فُنليك (نام تجاري: باكليت، اپك، استرنيت)
  • رزين پلي استر (رزين ريخته‌گري پلاستيك‌هاي تقويت شده با الياف شيشه با نام تجاري: فايبرگلاس G.R.P) اين ماده داراي دو نوع غير مسلح و بدون تقويت و نوع مسلح و تقويت شده است.
  • فوم پلي اورتان
  • فوم پلي استر اورتان
  • فوم پلي اتر پلي اورتان

انواع پلاستيك‌هاي ترموپلاست يا گرمانرم:

  • آكريليك‌ها (نام تجاري: پلكسي گلاس، دايكون)
  • استات سلولز (سلولوئيد غيرقابل اشتعال)
  • نايلون (نام تجاري: مارانيل، ريلسان)
  • پلي تن، پلي اتيلن (نام تجاري: آلكاتن، كارلون، تلكوتن)
  • پلي پروپيلن (نام تجاري: كارلون- پي، پروپاتن)
  • پلي استيرن (نام تجاري: كارين، استيرون)
  • پلي تترافلوئور اتيلن P.T.F.E (نام تجاري: فلوئن، تفلون)
  • پلي وينيل كلرايد PVC (نام تجاري: برئون، كورويك، تلكوين، فابلون): در انواع سخت، نرم و فوم

مواد افزودني

به كمك مواد افزودني،‌ عمر مواد و قطعات، افزايش مي‌يابد، ويژگي‌هاي فيزيكي – مكانيكي آنها اصلاح مي‌شود، فرايندهای مختلف در آنها به ميزان قابل توجه آسان مي‌گردد، دگرشوي آنها كنترل مي‌شود و از آسيب‌پذيري مواد در برابر امواج گوناگون جلوگيري به عمل مي‌آيد. همچنين مي‌توان به نسبت موارد مورد نياز،‌ آنها را به الكتريسيته و حرارت، رسانا يا نارسانا نمود و آنها را از حملات ميكروبيولوژيكي مصون داشت و ...

در ادامه اين بحث، نمونه‌هايي از اين مواد افزودني، معرفي مي‌شوند:

پايداركننده‌ها

پايداركننده‌هاي حرارتي: در بيشتر موارد لازم است پليمر در برابر تأثير حرارت، محافظت شود تا ويژگي‌هاي آن پيش از رسيدن به دماي نرم شدن، تغيير نكند و محصول كارايي مورد نظر را داشته باشد.

انواع مهم پايداركننده‌هاي حرارتي: صابون‌هاي فلزي، تركيبات سرب، تركيبات آلي قلع و پايداركننده‌هاي كمكي

پايداركننده‌هاي نوري: پليمرهاي آلي، پلاستيك‌ها و بسياري از مواد ديگر، چنانچه زماني طولاني در معرض تابش نور خورشيد قرار بگيرند، تغيير رنگ، شكنندگي، ترك‌خوردگي و كاهش خواص فيزيكي در آنها ظاهر مي‌شود. براي جلوگيري از اين تغييرات، مي‌توان مواد پايداركننده نوري را در فرمولاسيون آنها وارد كرد.

پركننده‌ها

به احتمال زياد توليدكنندگان به دليل نقش اكثر پركننده‌ها در كاهش قيمت آميزه، با اين دسته از مواد، بيشتر از ساير افزودني‌ها آشنايي دارند. اما استفاده از اين مواد هميشه و فقط براي ارزان‌تر شدن نيست، بلكه در بسياري از موارد، ويژگي‌هاي محصول را نيز بهبود مي‌بخشد.

انواع پركننده‌ها: كربنات كلسيم، پركننده‌هاي شيشه‌اي، پركننده‌هاي كربني، الياف سلولزي، اكسيدهاي فلزي، سيليكاها (دي اكسيد سيليس)، سيليكات‌ها، پليمرهاي خردشده.

رنگينه‌ها

رنگينه‌هاي اصلي كه در پلاستيك‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند، رنگدانه‌ها هستند. اين رنگ‌ها در پليمر حل نمي‌شوند و به‌صورت پودرهاي بسيار ريز آسيابي كه بايد به طور يكنواخت در پليمر پراكنده و يا توزيع شوند، ساخته مي‌شوند. رنگدانه‌ها به دو صورت آلي و غيرآلي وجود دارند. به طور كلي برتري اصلي رنگدانه‌هاي آلي به نوع غيرآلي، روشني، ميزان رنگ‌كنندگي و شفافيت بيشتر آنهاست.

رنگ كردن پلاستيك‌ها بيشتر با استفاده از يكي از چهار روش خشك، پيش ساخته، مايع و رنگ‌هاي تغليظ شده انجام مي‌شود كه از اين ميان رنگ‌هاي تغليظ شده يا مستربچ، بيشترين كاربرد را داراست.

رنگدانه‌هاي ويژه‌اي نيز وجود دارند كه امروزه داراي كاربرد بسيار زيادي هستند. اين رنگدانه‌هاي ويژه شامل: رنگدانه‌هاي صدفي، رنگدانه‌هاي فلزي، فلوئورسان‌ها و فسفرسان‌ها هستند.

مواد رهاكننده از قالب

مواد رهاكننده از قالب، به عنوان پوشش بين دو سطح كه تمايل به چسبندگي دارند، ‌قرار گرفته و موجب سهولت جداشدن محصول از قالب مي‌شوند. استفاده از اين مواد، سبب ايجاد سطحي صاف و تميز مي‌گردد.

برخی از مواد رهاكننده از قالب، عبارتند از: واكس‌ها، سيليكون‌ها، استات‌هاي فلزي، پلي وينيل الكل‌ها، فلوئور، تلومرها و پلي اولفين‌ها.

اين مواد همچنين به صورت مخلوطي از مشتقات گياهي، اسيدهاي چرب، پلي‌دي‌متيل سيلوكسان و مخلوط كمپلكس‌هاي پليمري مي‌باشند. نوع مرسوم اين مواد به صورت حلال يا محلول‌هاي آبكي به صورت مخلوط با گاز (اسپري) و يا خمير هستند و به روش‌هاي پاششي، آستركشي و يا پوليش دادن به سطح قالب، مورد استفاده قرار مي‌گيرند. در هنگام استفاده، حامل (حلال يا آب) اين مواد تبخير شده و باقيمانده به صورت فيلمي نازك، بر روي سطح قالب آشكار مي‌شود.

مواد ضدميكرب

پيرامون ما در آب، هوا، خاك، ميكروارگانيسم‌ها (شامل باكتري‌ها و قارچ‌ها) پراكنده هستند و با تغذيه از كربن، نيتروژن و فسفر موجود در مواد آلي (از جمله پلاستيك‌ها) مواد شيميايي توليد مي‌كنند كه سبب تغيير در ظاهر ماده و ويژگي‌هاي آن مي‌شود. گروهي از مواد كه هريك بر نوعي ويژه از ميكروارگانيسم‌ها مؤثر هستند و همگي آنها را تحت عنوان مواد ضدميكرب مي‌شناسيم، افزودني‌هايي هستند كه مي‌توانند جلوي فعاليت ميكروارگانيسم‌ها را گرفته و به دوام و زيبايي قطعه كمك كنند.

مواد اصلاح كننده ضربه‌پذيري

عدم مقاومت در برابر ضربه، نقطه ضعفي چشمگير براي برخي از مواد گرمانرم محسوب مي‌شود. با افزودن مواد اصلاح كننده مناسب، استحكام ضربه‌اي، در حد قابل توجهي افزايش خواهد يافت. PVC، پلي استايرن‌ها، پلي‌اولفين‌ها و پلاستيك‌هاي مهندسي جديد، پليمرهايي هستند كه در برابر ضربه اصلاح مي‌شوند. مكانيزم اصلاح پلاستيك‌ها در برابر ضربه بدين شكل است كه قبل از شروع ترك و گسترش آن، انرژي ضربه‌اي جذب شده و پلاستيك وادار به تغييرشكل مي‌شود. به طور كلي دو مكانيزم براي تغييرشكل وجود دارد:

كش آمدن يا تسليم شدن؛

مودار شدن: ساختاري از ترك‌هاي بسيار ريز چسبيده به هم كه به صورت رگه‌هاي ميكروسكوپي ظاهر مي‌شوند.

كمك فرايندها

پيدايش مواد كمك فرايند پليمري،‌ مديون مطالعات انجام شده بر روي PVC سخت و توليد محصول از اين نوع آميزه است. به دليل مشكلات موجود در فرايند PVC سخت، اقدامات فراواني در جهت رفع نقايص موجود، طي سال‌هاي طولاني انجام پذيرفته و در نتيجه به‌كارگيري مواد كمك فرايند پليمري، توليد محصول از اين پليمر، به بهترين حالت كاربردي رسيده است. اين مواد تنها مختص PVC نبوده بلكه در پلاستيك‌هاي ديگر نظير ABS و پلي‌كربنات نيز استفاده مي‌شوند.

از مواد كمك فرايندي در روش‌هاي مختلف فرايند، نظير اكستروژن، قالب‌گيري تزريقي و قالب‌گيري دمشي استفاده مي‌شود.

مزاياي استفاده از مواد كمك فرايند در قالب‌گيري تزريقي به شرح زير است:

  • گدازه همگون‌تر
  • سرعت بيشتر تزريق
  • سطح صاف و براق‌تر
  • گدازه آميختگي سريع‌تر (PVC)
  • استحكام بهتر خط جوش
  • كاهش گرانروي ماده مذاب (با برخي مواد)

مواد ضد الكتريسيته ساكن

الكتريسيته ساكن يا بار الكترواستاتيك، عبارت است از كمبود يا ازدياد الكترون سطح عايق. اين يك پديده سطحي بوده و در پلاستيك‌ها در اثر اصطكاك بين دو سطح پليمري يا برخي مواد ديگر پديد مي‌آيد. كنترل الكتريسيته ساكن در بسياري از فرايندها و عمليات حمل پلاستيك‌ها و محصولات نهايي، مهم است. هنگام كار كردن با دستگاه‌هاي بسته بندي اتوماتيك، الكتريسيته ساكن مواد پلاستيكي ممكن است در كارگران ايجاد شوك نمايد و يا آتش‌سوزي پديد آورد. همچنين ممكن است هنگام توليد فيلم‌هاي پلاستيكي، در اثر جذب گرد و غبار، از شفافيت و زيبايي محصول كاسته شود.

مواد ضد الكتريسيته ساكن، مواد شيميايي هستند كه به منظور كاهش توليد و يا تمايل به جذب بارهاي الكتريكي ساكن و در نتيجه جلوگيري از مشكلات ناشي از تخليه اين بارها به پليمرها افزوده مي‌شوند. برخي از انواع مواد ضدالكتريسيته مورد مصرف در پليمرهاي تجاري، عبارتند از: PVC سخت، پلي اولفين‌ها و ساير پليمرها.

مواد ضد آتش و دود

احتراق تركيبات پليمري و صدمات جبران‌ناپذير آن، مسأله مهمي است كه به هنگام كاربرد و ايمني اين مواد بايد مورد توجه قرار گيرند. دود حاصل از احتراق پليمرها در اماكن عمومي نظير هتل، سينما، موزه، هواپيما و غيره و ميزان خطرآفريني آن، لزوم حفاظت از جان انسان و آسيب‌پذيري كمتر تجهيزات گرانبها و باارزش را اهميت بخشيده است.

اولين هدف در برابر پديده مخرب آتش، استفاده از مواد ويژه در جهت جلوگيري و يا انتشار آن است. با استفاده از برخي مواد بازدارنده آتش، مي‌توان موجبات جلوگيري از آتش‌سوزي و يا گسترش آن در حوزه پليمرها را فراهم آورد. اين مواد داراي عناصري چون برم،‌ كلر، آنتيموان، فسفر، بور، نيتروژن و يا آب هيدراسيون مي‌باشند كه با مكانيزم‌هاي مختلف، عوامل بازدارندگي را ايجاد مي‌کنند.

از جمله پليمرهايي كه به‌طور گسترده در ساخت انواع صندلي، كف پوش و كاغذ ديواري استفاده مي شود، PVC است. محصولات ساخته شده از اين ماده ممكن است بخش عظيمي از تجهيزات يك سالن سربسته، نظير سينما يا تئاتر را به خود اختصاص داده باشد. لذا جلوگيري از آتش‌سوزي و دود ناشي از احتراق آن، اهميت ويژه‌اي دارد.

پراكسيدهاي آلي

به طوركلي پراكسيدهاي آلي منبع توليد راديكال‌هاي آزاد هستند كه به عنوان آغازگر در پليمريزاسيون راديكال آزاد و يا كوپليمريزاسيون وينيل و منومرهاي DN استفاده مي شوند. اين مواد همچنين عامل پخت در رزين‌هاي گرماسخت و عامل ايجاد پيوندهاي شبكه‌اي براي الاستومرها و پلي‌اتيلن هستند.

مهم‌ترين انواع پراكسيدهاي آلي عبارتند از: پراكسيد بنزوئیل، پراكسيد متيل‌اتيل‌كتن، پراكسي استرها، پراكسي دي‌كربنات‌ها، پراكسي كتال‌ها و دي آلكيل پراكسيدها.

ضداكسيدكننده‌ها

در حقيقت تمام مواد پليمري (طبيعي و مصنوعي) در اثر واكنش‌هاي اكسيداسيون، تغيير رفتار پيدا مي‌كنند. از لحاظ فني مهم است كه بدانيم آيا چنين واكنش‌هايي كه معمولاً در حرارت‌هاي بالا اتفاق مي‌افتد، در اثر فرايندهاي حرارتي بوده و يا اينكه در اثر تابش نور (بيشتر ثابت فرابنفش) انجام گرفته است.

دگرشوي، باعث بروز تغيير در اتصالات بين مولكولي پليمر شده و به اشكال مختلف پديدار مي‌شود، مانند تغيير رنگ و ظاهر ماده، تغيير در گرانروي، كاهش خواص مكانيكي از قبيل مقاومت ضربه‌اي،‌ استحكام كششي، استحكام خمشي و افزايش طول و بالاخره از دست دادن شفافيت و ايجاد ترك در سطح.

روش‌هاي مختلفي جهت جلوگيري از اينگونه دگرشوي وجود دارد. مهم‌ترين روش پايدارسازي، به‌كارگيري مواد ضداكسيدكننده است. ضداكسيدكننده‌ها گونه‌اي تركيبات آلي هستند كه در غلظت‌هاي پايين به مواد اضافه مي‌شوند تا از اكسايش پليمر و اثرات تخريبي آن جلوگيري كنند و يا آن را به تأخير اندازند. دگرشوي يك فرايند چند مرحله‌اي شامل: آغاز، پيشرفت و اختتام است و ضداكسيدكننده‌ها با جلوگيري از شروع و يا توقف در مرحله پيشرفت، راه دگرشوي ناشي از اكسيداسيون را سد مي‌كنند.

نرم‌كننده‌ها

نرم‌كننده‌ها موادي هستند كه به منظور بهبود انعطاف‌پذيري، كشش‌پذيري و تقويت فرايندپذيري به پلاستيك‌ها افزوده مي‌شوند. اين مواد نسبت به پليمرها، داراي درجه حرارت ذوب، مدول كشساني و دماي انتقال شيشه‌اي كمتر هستند، اما تغييري در خواص شيميايي ماكرو مولكول‌ها ايجاد نمي‌كنند. بزرگ‌ترين مزيت اين مواد، قابليت تغيير در نرمي ماده پلاستيكي با توجه به نوع و مقدار ماده نرم‌كننده مصرفي مي‌باشد.

مهم‌ترين نرم‌كننده‌ها عبارتند از: استرهاي فتاليك و استرهاي فسفريك.

موارد قابل توجه در ارزيابي و انتخاب نرم‌كننده‌ها شامل این نکات هستند: سازگاري، ميزان كارايي، قابليت فرايند، دوام و قیمت

مواد اسفنجي‌كننده

مواد اسفنجي‌كننده يا فوم‌زا، به دسته‌اي از مواد اطلاق مي‌شود كه به پلاستيك اضافه شده و با آزاد كردن گاز در حين فرايند، موجب ايجاد ساختار سلولي مي‌شوند. اين مواد براي كاهش چگالي به كار مي‌روند و از طرفي، خاصيت عايق‌هاي حرارتي و صوتي را نيز به ماده مي‌بخشند. مواد اسفنجي‌كننده به دو گروه عمده شيميايي و فيزيكي تقسيم مي‌شوند كه تفاوت اين دو، در منبع تهيه گاز است. نوع شيميايي اين مواد كه معمولاً جامد هستند، ضمن واكنش‌هاي شيميايي، لااقل يك گاز توليد مي‌كنند كه باعث ايجاد ساختار اسفنجي در ماده پلاستيكي مي‌شود. در صورتي كه انواع فيزيكي مواد اسفنجي‌كننده، معمولاً مايع هستند و اين عمل را طي يك فرايند فيزيكي مانند تبخير انجام مي‌دهند.

مواد فعال‌كننده سطحي

عوامل فعال‌كننده سطحي، داراي توانايي تغيير در خواص فيزيكي بين سطوح مشترك سيستم‌هاي چندفازه هستند. اين عوامل طوري ساخته مي‌شوند كه توسط توده سيستم پذيرفته يا جذب نشوند اما قدرت نفوذ و اشغال در حد فاصل فازها را داشته باشند. اغلب هر مولكول فعال‌كننده سطحي، حاوي عناصر قطبي و غيرقطبي است كه جهت بهينه‌سازي خواص فيزيكي هر سيستمي لازم است.

 

"طراحی" ، "طراحی صنعتی" ، "پلاستیک‌ها" ، "آشنایی با پلاستیک‌ها" ، "مواد پلاستیکی" ، "انواع پلاستیک" ، "مواد و روش‌های تولید" ، "مواد و روش‌های ساخت"