"تأثیر و اهمیت آموزش"
آغاز صحبت در مورد آموزش، همیشه با تأکید بر اهمیت آن همراه است. آموزش، مهمترین چیز در دنیای امروز است و تاریخ نشان میدهد که پیشرفت نسل انسان، حاصل یادگیری و دانش یا آموزش است. هر فردی از افراد جامعه، لیاقت آموزش را دارد و کشوری که درصد بالایی از افراد تحصیلکرده را دارد، شانس بیشتری را نیز برای موفقیت داراست. اما به راستی اهمیت آموزش در چیست؟
اگرچه در دنیایی زندگی میکنیم که بخش زیادی از زندگی افراد، صرف آموزشِ اختیاری و یا اجباری میگردد و مطالعات زیادی در مورد روشهای آموزش انجام میگیرد؛ ولی گاهی لازم است در این روندِ پرشتاب، لحظاتی درنگ کنیم و بار دیگر لزوم آموزش را از دیدِ فواید و کارکردهای آن بررسی کنیم.
مراکز آموزشی متعدد با هدف ارتقاء دانش، ایجاد مهارت و تواناییهای لازم برای کاربرد صحیح علوم و فناوری، با یکدیگر در رقابت هستند؛ اما به نظر میرسد در دنیای پررقابتِ آموزش، گاه اصلیترین موضوع، یعنی هدف آموزش گم میشود. در این نوشتار، سعی خواهد شد تا بار دیگر شرایط یادگیریِ مؤثر و کارکردها و نتایج کاربردی آموزشِ صحیح، بهطور خلاصه مرور شود.
پیش از پرداختن به نتایج آموزش، بهتر است شرایط تحقق یادگیری صحیح و مؤثر بیان شود. آموزش، زمانی نتیجهبخش خواهد بود که فاکتورهای زیر به عنوان زیرساختهای آموزشی، تحقق یابند:
- فرهنگ، فضا و ساختارهای مشوق یادگیری
- مشارکت سازنده مراکز آموزشی، جامعه و خانوادهها
- محتوای مفید آموزشی، منطبق بر نیازهایِ روز جامعه
- برنامهریزی آموزشی دقیق و استاندارد
- منابع، امکانات و تجهیزات آموزشی مناسب
- مدرسانِ شایسته و شیوههای مؤثر تدریس
- شیوهها و چارچوبهای ارزیابی صحیح
واضح است که نقص در هریک از موارد فوق، میتواند در روند یادگیری، اختلال ایجاد کند.
کارکردهای آموزش را میتوان از سه نقطهنظر؛ فردی، اجتماعی و ملی مورد بررسی قرار داد. هرچند شاید بسیاری از این موارد را بدیهی بدانیم، ولی نگاهی دوباره به این کارکردها، میتواند راهگشای برخی از مشکلات و گرههای فعلی آموزش باشد. باید توجه داشت که این کارکردها در بهترین حالت و در آموزش صحیح و مؤثر، قابل دستیابی هستند:
- تحکیم و تقویت شخصیت: آموزش، به تقویت شخصیت فرد کمک میکند. یک فرد تحصیلکرده، هوشمند، قابلاعتماد و شجاع است؛ به راحتی نمیترسد و فریب نمیخورد. یک فرد با تحصیلات عالی، با مهربانی رفتار میکند و اختیارِ نفْس خود را در اختیار دارد.
- رفتار اخلاقی: آموزش، باعث ارتقای رفتار اخلاقی میگردد. افراد تحصیلکرده به عدالت اعتقاد دارند و در همه زمینههای زندگی، رفتار اخلاقی دارند.
- کمک به تحول: آموزش باعث تحول فرد میشود و او را متعادل و آرام میکند. یک فرد تحصیلکرده از لحاظ فیزیکی، ذهنی، اجتماعی، احساسی و روحی دارای تعادل است.
- گسترش ذهن: فرد تحصیلکرده، دید وسیعتری نسبت به زندگی دارد و زندگی خود را با جزئیات تلف نمیکند؛ ذهنی باز دارد و شنونده خوبی است و به نظرات و دیدگاههای دیگران اهمیت میدهد.
- بهبود آینده فردی: آموزش، حقیقتاً آینده فرد را بهبود میبخشد. فرد با کمک مهارت و دانش خود، از زندگی سود میبرد.
- بهبود استدلال و قدرت تفکر: فرد تحصیلکرده، انسانی منطقی است که گسترده فکر میکند و به فکر همه هست؛ خودخواه نیست و میداند که چگونه به حفظ و نگهداری منابع مختلف بپردازد.
- حفظ محیطزیست: آموزش، حفظ محیطزیست را به افراد یاد میدهد. افراد تحصیلکرده به زندگی در یک محیط پاک و سالم اعتقاد دارند و محیط زیست خود را آلوده نمیکنند.
- حذف آداب و رسوم سنتیِ ناخواسته و بیفایده: در بسیاری از مناطق دنیا مشاهده میکنیم که مردم، کورکورانه از آداب و رسوم سنتی پیروی میکنند. این آداب و رسوم قدیمی برای جامعه مضر هستند و پیروی از آنها هیچگاه به پیشرفت و توسعه انسانی منجر نمیشود. آموزش کمک میکند تا بفهمیم که تغییر، قانون طبیعت است. هیچچیز راکد و ثابت باقی نمیماند. بنابراین با گذشت زمان، برای پیشرفت و توسعه باید تغییر کرد.
- توسعه دانش و فناوری: آموزش، دلیل توسعه سریع دانش و فناوری است. انواع ساختوسازها، ساختمانهای بزرگ، فناوریهای جدید، حمل و نقل پیشرفته و امثال آن، همه و همه تنها به واسطه دانشمندان، تحصیلکردهها، متخصصان و مخترعان امکانپذیر است.
- حفظ طبیعت: آموزش، به سیستمهایی که باعث حفظ تعادل محیطزیست میشوند، کمک میکند؛ مانع از اتلافهای غیرضروری منابع میشود و باعث حفظ تعادل بین نیاز و مصرف میگردد.
- فراهم کردن فرصتهای برابر و تساوی حقوق: آموزش، تساوی حقوق و فرصتهای برابر را ترویج میکند. مردان و زنان، در همه زمینهها مستحق فرصتهای یکسان هستند. آموزش به فرد کمک میکند تا برای حقوق خود مبارزه کند و فقر و نابرابری را از بین ببرد. آموزش، با تعصب و نفرت در جنگ است و فضایی دوستانه را رواج میدهد تا به همه طبقات اجتماع، مذاهب و اعتقادات مختلف احترام بگذاریم.
- مبارزه برای حقوق شهروندی و انجام وظایف شهروندی: آموزش، افراد را نسبت به حقوق خود به عنوان یک انسان و یک شهروند آگاه میکند؛ به مردم کمک میکند تا برای بهدست آوردن حقوقشان مبارزه کنند و روشهای ناعادلانه را ریشهکن نمایند. آموزش، افراد را نسبت به وظایفشان به عنوان یک شهروند نیز آگاه میکند.
- توسعه رهبری: آموزش، به پرورش و توسعه رهبری ملی کمک میکند و باعث رشد درونی افراد شده؛ آنها را در عرصههای اجتماعی، سیاسی و مذهبی به عنوان یک شهروند فعال و مسئول، یاری میکند.
- وحدت و پذیرش ملی: آموزش، به شهروندان کمک میکند تا یکدیگر را بپذیرند؛ اغلب شهروندان کشورهای توسعهیافته یا درحالتوسعه، نسبت به مردمی که زبان، نژاد، عقاید یا عادتهای متفاوت دارند، صبور هستند. آموزش، به ریشهکن شدن دیکتاتوری و آمادگی مردم برای دموکراسی کمک میکند.
- توسعه ملی و ارتباط جهانی: آموزش صحیح، به توسعه ملی منجر میشود. ارتباطات و تعاملات بینالمللی و جهانیسازی از مواهب آموزش هستند. آموزش برای همه افراد ضروری است و نباید هیچنوع تعصب جنسیتی در آن وجود داشته باشد. آموزش، به هیچ سن، قشر، طبقه یا جنسیتی محدود نیست. مردم، با هر سن و جنسیت، از هر طبقه از اجتماع، باید حق انتخاب آموزش را داشته باشند. نتایج کاربردیِ آموزش، کشورهای پیشرفته را در سطح جهانی مطرح میکند و ارتباطات و تأثیرات سازندهای را بین ملل مختلف ایجاد مینماید.
هریک از مسائل فوق، خود مقولهای گسترده است که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات جامعه باشد و راهکار بسیاری از مشکلات پیچیده فردی، اجتماعی، ملی، زیستمحیطی و توسعهای را میتوان با پژوهشهای دقیق در این کارکردها یافت.
یکی از عواملی که در اعتقاد به آموزش، درک اهمیت آن و الگوهای آموزشی تأثیر بسزایی دارد، فرهنگ است. فرهنگ و آموزش در یک تعاملِ پیوسته، مکمل و مصلح یکدیگرند. آموزش درست، اصلاحگر رفتارها و باورهاست؛ مجموعه رفتارها و باورهای مردم، فرهنگ آن ملت را شکل میدهد و جامعه نیز با فرهنگ متحول میگردد. برای ایجاد تغییرات و اصلاحات فرهنگی، چارهای جز آموزش وجود ندارد.
نتیجه
آموزشِ مؤثر، اهمیت و توانایی یادگیری را به افراد منتقل میکند تا پس از پایان دوره آموزشی، روند یادگیری آنها ادامه یابد. آموزش، فرایندی مادامالعمر نیست، ولی یادگیری میتواند در تمام طول زندگی ادامه داشته باشد و انسان را در یک روند پیشرفت و بهبودِ پیوسته قرار دهد؛ به شرط آنکه افراد از طریق آموزشهای عمومی و اولیه، به اهمیت و لزوم یادگیری اعتقاد پیدا کنند.
اینکه دانشجویان ما در حال آموختن چه چیزهایی هستند، چه مطالبی را باید یاد بگیرند و چه ساختارهایی به یادگیری آنها کمک خواهد کرد، پرسشهایی است که اگرچه ظاهراً پاسخهایی برای آنها وجود دارد که در حال حاضر، مورد استفاده قرار میگیرد، ولی هرازگاهی لازم است تا این سؤالات بنیادین را مورد بازنگری قرار دهیم و پاسخهایی مناسب شرایط روز برای آنها بیابیم. امید است در آینده نزدیک، فرصتی فراهم شود تا به پارهای از سؤالات در خصوص اهداف آموزش، شیوههای آموزش مؤثر و محتوای آموزشی پرداخته شود.
آرمیتا سراجزاهدی ، بهمنماه 1392
"آموزش"، "اهمیت آموزش"، "کارکردهای آموزش" ، "تأثیر آموزش" ، "آموزش طراحی" ، "دانشجو" ، "محتوای آموزشی"